آنالیز ویژه لیگ ایران و پاسخ به چند سؤال مهم؛ «مربیانی که از روی گوشی تمرین میدهند!»
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۶۵۲۸۸
کارشناس فوتبال کشورمان با بررسی آنچه در بیستودومین دوره لیگ برتر میگذرد به سؤالات مهمی که در فوتبال ایران وجود دارد پاسخ داد. - اخبار ورزشی -
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، نیمفصل نخست لیگ برتر فوتبال ایران با فراز و نشیب فراوان تیمها به پایان رسید. مسابقاتی که نکات مثبت منفی زیادی در دل خود داشت و کیفیت فنی آن بارها مورد انتقاد کارشناسان فوتبال قرار گرفت؛ از آمار ضعیف تیمها در گلزنی گرفته تا عدم ظهور ستارههای جوان.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جلال چراغپور کارشناس فوتبال کشورمان در گفتوگو با تسنیم آنالیزی از مسابقات لیگ برتر در نیمفصل نخست و دلیل ضعف فوتبال ایران در سالیان اخیر انجام داده که در زیر میخوانید.
«اینبار به جای تحلیل، آنالیز میکنیم. یعنی لیگمان را آنالیز میکنیم و یکسری آیتمها را از درون آن خارج و سپس جز به جز بررسی میکنیم. در نهایت هم یک جمعبندی در مورد لیگ انجام میدهیم و اجزا را به هم وصل میکنیم تا به خودی خود پاسخ سؤالات به دست آید.
اولین موردی که در لیگ ما به چشم میخورد و تأثیر انکارناپذیری در کیفیت مسابقات دارد، فاصله زمانی است که تیمها برای یک بازی باید در طول و عرض کشورمان طی کنند. این مسافت با مسافتهای استانداردی که ورزشکاران برای یک مسابقه باید طی کنند همخوانی ندارد و با توجه به آب و هوای بسیار متفاوت شهرهای ایران؛ یک ضربه به مکانیزم جسمانی بازیکنان فوتبال وارد میشود.
مسئله دوم؛ عبارت است از فاصله دو بازی با هم. برای فاصله دو مسابقه با هم تعاریف مشخصی بابت آمادگی جسمانی و مکانیزیم بازیکنان وجود دارد. مثلاً اشکال ندارد هر پنج روز یکبار بازی برگزار شود، اما دانش مدرنِ ریکاوری بازیکنان در فاصله پنج روزه هنوز وارد سیستم فوتبال ما نشده است. به همین خاطر بازیکنان ما در طول فصل آرام آرام از هر بازی به بازی بعد فرسودهتر می شوند. این فرسودگی هم دو اثر را نشان میدهد؛ اول اینکه زودتر خسته و دوم عصبانی میشوند و به همین دلیل هم حواشی بازی بیشتر، برخوردها خصمانهتر و کارتهای زرد و قرمز هم افزایش پیدا میکند. همه اینها به دلیل عدم ریکاوری درست بازیکنان رخ میدهد.
میرسیم بهموضوع سوم؛ لیگ ما از فکر مربی و هوش آنها استفاده میکند. وقتی در لیگی دانش مربیان همه در یک سطح قرار بگیرد نباید انتظار داشته باشیم در آن لیگ تفاوتهای معناداری بین نوع فوتبال تیمها وجود داشته باشد. در لیگ ما بین تیم چهاردهم و تیم سوم یا چهارم جدول تفاوت معناداری از نظر شکل بازی وجود ندارد. تنها تفاوتی که تیمها دارند روی قیمت بازیکنان است. مثلاً قیمت بازیکنان تیم اول بالاتر است و تیم پایین قیمتش پایینتر! اما وقتی قرار است این تیمها با هم بازی کنند در کیفیت تفاوت معناداری از آنها نمیبینید، در نتیجه حوادث غیر مترقبه زیادی را مشاهده میکنید. در بازیها هم تفاوت آشکاری روی شکل بازیها وجود ندارد. تفاوت تیمها به دلیل تفاوت سطح بازیکنان است و آن هم به دلیل تفاوت بودجه باشگاهها است؛ همین!
نکته چهارم که باید توجه کنیم شکل تمرینات تیمها است. اگر شما بهعنوان یک دانشجوی دکتری تربیت بدنی رساله خودتان را روی بررسی تمرینات تیمهای لیگ برتری بگذارید، متوجه میشوید که تمام تمرینها یکجور است. تمام مسائل تمرینات و شکل آن هم به هم نزدیک است. تعجب ندارد چون مربیان 80 درصد تمرینات را از روی گوشیهای خود برمیدارند! عیب ندارد اما به شرطی که مربیان بدانند این تمرین برای روز چندم تمرین است؟ فشار آن چقدر است؟ تعداد تمرین آن چقدر است؟ تعداد این تمرین چقدر است؟ اصلاً در چه فصولی باید استفاده شود؟ یعنی علم تمرین را بدانند تا بتوانند آن را در جای خودش اجرا کنند اما به دلیل دانش پایین مربیان ما از نظر علم تمرین؛ نوع تمرین را در گوگل میبینند ولی فقط پوست آن را میبینند و مغز تمرین را نمیبینند. چون اساساً این تمرینات برای این نیست که برنامه تمرینی ما را در یک سال تنظیم کند؛ بلکه برای «لایک» و «کلیک» است. این هم آفتی است که در تمرینات لیگمان به چشم میخورد و آن را در خیلی از تیمها دیدم. حتی گرم کردن تیمها در کنار زمین هم تقلیدی است.
حالا به نظر شما و مخاطبان ما با چه مقولهای مواجه هستیم؟ با این شرایط چه باید در لیگمان ببینیم که برایمان «نو» باشد؟ چه باید از درون این لیگ بیرون بیاید؟ قطعاً این لیگ، لیگ هفتم و هشتم آسیاست و مسلم است بازیکنی در آن تولید نمیشود! مسلم است تیم ملی باید با فقر بازیکن مواجه شود و تیم امیدمان نباید به المپیک برود. مسلم است با این شرایط کسی نباید زیر بار هدایت تیم ملی کشورمان برود!
حالا جواب خیلی از سؤالات درباره لیگ ما داده میشود. مثلاً چرا برای تیم ملی دنبال مربیان داخلی نیستند، چون داخلیها این تیم را قبول نمیکند. چرا مربی خارجی زیر قراردادش میزند و میرود؟ چرا 90 درصد تیم ملی باید از لژیونرها باشد؟ چرا جرأت نمیکنیم تیم ملی را نو کنیم؟ چرا مراکش چهار ساله بازیکنانش را تغییر میدهد و چهارم دنیا میشود اما ما اولین تیم حذف شده از جام جهانی با تمام آمارهای بد هستیم؟ دقیقاً جواب تمام سؤالات در دل همان آنالیزی است که از لیگمان داشتیم.»
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: فوتبال ایران لیگ برتر فوتبال فوتبال فوتبال ایران لیگ برتر فوتبال فوتبال لیگ برتر لیگ مان تیم ملی لیگ ما تیم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۶۵۲۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
الکلاسیکوی قلابی: تکل، خطا، اعتراض و ...کات!
به گزارش ورزش سه از نبرد دو تیم پرمهره و قدرتمند سپاهان در چمن هوار ورزشگاه آزادی و جو فوق العاده ای که با حضور نزدیک به 50 هزار نفر برای یک بازی جذاب آماده شده بود و در هوایی که لذت فوتبال بازی کردن را دوچندان می کرد یک نمایش گلادیاتورگونه با کلی اعتراض و درگیری و تکل خشونت دیده شد و در واقع فوتبالی در کار نبود.
این بازی احتمالا از آن مسابقاتی است که شاید اگر جریان بازی را دقیق محاسبه کنند عدد حیرت انگیزی پیش روی آمارگران بازی های فوتبال باشگاهی قرار خواهد گرفت چرا که این فوتبال پر از خطا ، اعتراض و درگیری بود و بارها و بارها از جریان افتاد.
بیژن حیدری در این بازی 34 بار به نشانه خطا سوت زد؛ 20 تا علیه سپاهان و 14 بازی علبه پرسپولیس .او از کارت زردش زیاد استفاده نکرد اما دو تا قرمز داد و بارها سعی داشت با لبخند یا حتی تشر بازیکنان را متقاعد کند که تصمیماتش درست بوده است.حیدری هم با سوت های متعدد نقش پررنگی در تخریب جریان این بازی داشت چرا که به قصد مدیریت بازی از هیچ برخوردی نمی گذشت و سوت می زد.
با این وجود بیشتر از آنچه تیم داوری مقصر باشد بازیکنان و کادر فنی دو تیم مقصر بودند که با آن یال و کوپال و آن توانمندی چنین فوتبالی ارائه کردند که فقط دو شوت داخل چاچوب داشت ( سهم هر تیم یک شوت) و دروازه بانها راحت ترین بازیکنان میدان بودند!این اتفاق در حالی رخ داد که شهریار مغانلو و رضا اسدی دو گلزن برتر لیگ در ترکیب سپاهان به میدان رفتند و این سوی میدان بازیکنانی مثل عالیشاه ، ترابی و اورونوف حاضر بودند که انگار تمام خلاقیت شان از آنها گرفته شده بود و خیلی سخت از دام مدافعان حریف آزاد می شدند.
سپاهان و پرسپولیس در فصول اخیر به لحاظ سبک بازی مالکانه و پویا مبتنی بر متد پیشرفته فوتبال روز دنیا سطح خود را از سایر تیم های لیگ برتر جدا کرده اند اما در این مسابقه انگار فوتبال از حافظه بازیکنان دور شده بود و تکل ، خشونت ، درگیری و اعتراض جایش را گرفته بود.
این مسابقه سال هاست به به الکلاسیکوی فوتبال ایران مشهور شده اما درر تاریخ الکلاسیکو کمتر مسابقه ای پیدا می کنید یا هرگز پیدا نخواهید کرد که 34 خطا داشته و فقط دو شوت به دروازه ها زده شده باشد.
واقعیت اینکه این فوتبال با این همه ستاره درون زمین در شان دو تیم قدرتمند لیگ نبود و با اینکه می توان در آن رد پای بسیاری از جزئیات تاکتیکی را پیدا کرد اما تاکتیکها بیشتر در جهت خنثی کردن حریف به کار گرفته شده بود و خبری از فوتبال کنش گرا نبود و فقط واکنشی دنبال می شد.
محمد قراگزلو